call & Telegram
آهنگ های ویژه موزیکفا

دانلود آهنگ همراه شو عزیز محمدرضا شجریان

دانلود آهنگ همراه شو عزیز

همراهمان باشید با ♫ دانلود اهنگ همراه شو عزیز کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود با صدای آسمانی استاد محمدرضا شجریان به همراه تکست و بهترین کیفیت ♫

Download Old Music BY : MohammadReza Shajaryan | Hamrah Sho Aziz With Text And 2 Quality 320 And 128 On Music-fa

MohammadReza Shajaryan Hamrah Sho Aziz Music fa.com دانلود آهنگ همراه شو عزیز محمدرضا شجریان

متن آهنگ همراه شو عزیز محمدرضا شجریان

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

همراه شو عزیز، همراه شو عزیز
تنها نمان به در، کین درد مشترک…
هرگز جدا جدا، درمان نمیشود
دشوار زندگی، هرگز برای ما
دشوار زندگی، هرگز برای ما

Untitled 2 1 دانلود آهنگ همراه شو عزیز محمدرضا شجریان
بی رزم مشترک؛ آسان نمیشود
تنها نمان به در؛ همراه شو عزیز…
همراه شو عزیز؛ همراه شو عزیز
تنها نمان به در کین درد مشترک
هرگز جدا جدا درمان نمی شود

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

محمدرضا شجریان همراه شو عزیز

موزیکفامحمدرضا شجریاندانلود آهنگ همراه شو عزیز محمدرضا شجریان


کامنت خود را ارسال کنید

  • Mahshid ( 24 مهر 1399 )

    عالیه

  • سالی ( 15 مهر 1401 )

    ممنون فقط یک اشتباه وجود داره 🙂
    تنها نمان به درد*
    نه در

  • فلان ( 27 مهر 1401 )

    غزل‌های عارفانه:
    غزل یکم به مطلعِ:
    اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
    که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها

    غزل ۱۱:
    ساقی به نور باده برافروز جامِ ما
    مطرب بگو که کارِ جهان شد به کامِ ما

    غزل ۲۲:
    چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
    سخن‌شناس نه‌ای جان من، خطا اینجاست

    غزل ۴۶:
    گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
    سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است

    غزل ۴۸:
    صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
    گوهر هر کس از این لعل، توانی دانست

    غزل ۱۱۱:
    عکسِ رویِ تو چو در آینهٔ جام افتاد
    عارف از خندهٔ مِی در طمعِ خام افتاد

    غزل ۱۲۶:
    جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
    هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد

    غزل ۱۴۳:
    سال‌ها دل طلبِ جامِ جم از ما می‌کرد
    وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد

    غزل ۱۵۲:
    در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد
    عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

    غزل ۱۸۳:
    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
    و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

    غزل ۱۸۴:
    دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
    گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

    غزل ۳۱۷:
    فاش می‌گویم و از گفته‌ی خود دلشادم
    بنده‌ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

  • محسن ( 26 آذر 1401 )

    عالی. مرد صدا